جلسة چهل و پنجم بيست و سوم مهرماه 1358 هجري شمسي
چهار شنبه 23 فوريه 2005

این مطلب، برگرفته از سایت شورای نگهبان می باشد. تمام حقوق این مطلب از آن سایت شورای نگهبان می باشد. سایت حقوق صرفا جهت سهولت کار پژوهشگران از جهت امکان جستجو در محتوای سایت، در دسترس قرار دادن نسخه قابل چاپ هر نوشته، امکان ارسال هر مطلب به ایمیل و نیز امکان اظهارنظر بازدید کنندگان سایت، این مطلب را بازانتشار می دهد.

جلسه ساعت 12/15 دقيقه روز بيست و سوم مهرماه 1358 هجري شمسي برابر با بيست و سوم ذيقعدة 1399 هجري قمري به رياست آقاي دكتر سيد محمد حسيني بهشتي (نايب رئيس) تشكيل شد.
فهرست مطالب:
1ـ طرح و تصويب اصل 88 (اصل يكصد و سيزدهم)
2ـ طرح و تصويب اصل 90 (اصل يكصد و چهاردهم)
3ـ طرح و تصويب اصل 91 (اصل يكصد و شانزدهم)
4ـ ورود هيأت فلسطيني و چند سخنراني به اين مناسبت
5ـ طرح و تصويب اصل 92 (اصل يكصد و هفدهم)
6ـ طرح و تصويب اصل 93 (اصل يكصد و هجدهم)
7ـ طرح و تصويب اصل 94 (اصل يكصد و نوزدهم)
8ـ طرح و تصويب اصل 95 (اصل يكصد و بيستم)
9ـ طرح اصل 97
10ـ پايان جلسه دبيرخانة مجلس بررسي نهائي قانون اساسي [--------------------------------------------------------------------------------------]
1ـ طرح و تصويب اصل 88 (اصل يكصد و سيزدهم) نايب رئيس (بهشتي) ـ بسم اللّه الرحمن الرحيم.
امروز چند اصل براي دستور جلسه آماده شده كه خدمت دوستان داده شده است، اصل 88 را قرائت ميكنم: اصل 88 ـ رئيس جمهور پس از رهبري عاليترين مقام رسمي كشور است و مسئوليت اجراي قانون اساسي و تنظيم روابط قواي سه گانه و رياست قوة مجريه را جز در اموري كه مستقيماً به رهبري مربوط ميشود، برعهده دارد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي مكارم فرمايشي داريد بفرمائيد.
مكارم شيرازي ـ اين كلمة «پس از رهبري» كمي ناموزون است، نوشته شود «پس از مقام رهبري».
نايب رئيس (بهشتي) ـ نظر دوستان اين است كه بنويسيم: «پس از مقام رهبري رئيس جمهور عاليترين مقام رسمي كشور است».
يزدي ـ در اين آخر كه نوشته شده «مستقيماً به رهبر مربوط ميشود» بايد نوشته شود «مستقيماً به رهبري مربوط ميشود».
نايب رئيس (بهشتي) ـ بايد رهبري باشد و از پيش هم رهبري در ذهنمان بود.
(طاهري اصفهاني ـ در پيش نويس هم رهبر نوشته شده بود.)
(صافي ـ آنجا هم نوشته شود رئيس جمهوري نه رئيس جمهور.)
گفتيم كه بخود او هم اطلاِ ميشود.
فاتحي ـ براي من هنوز روشن نشده كه رياست قوه مجريه را ما قبلا يك شورايعالي دفاعي مركب از هفت نفر تنظيم كرديم و رياستش را هم به رهبر داديم بعداً اينجا ميگوئيم رياست قوة مجريه جز در اموري كه مستقيماً به رهبر مربوط ميشود» اين به نظر من قدري مبهم است و بايد توضيح داده شود كه رياست شورايعالي دفاعي رهبر بود و رئيس جمهور يكي از اعضاء شورايعالي دفاعي است اينجا رياست اگر ميگوئيم در واقع بستگي دارد به نظر خود شورا يعني هفت نفر.
نايب رئيس (بهشتي) ـ مسأله شورايعالي دفاعي غير از مسأله فرماندهي كل قوا است كه رياست است اين كه داخل در مستثني است فرماندهي كل قوا است بنابراين شما نگران نباشيد عبارت رسا است مثل اينكه اين اصل را ميتوانيم به رأي بگذاريم چون در سرراست هم هست اگر سؤال ديگري نيست به رأي بگذاريم.
سبحاني ـ در پيش نويس نوشته شده «امور داخلي و روابط بين المللي» بفرمائيد چرا حذف شد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ صبح از دوستان جواب داده شد كه اينها همه داخل قوه مجريه است و روابط بين المللي جزو وزارت امور خارجه است، قسمتهاي ديگر هم كه داخلي است اينها همه داخل ميشود در قوه مجريه بنابراين اصل را ميخوانم براي رأيگيري و به اين ترتيب اصلاح شد: اصل 88 (اصل يكصد و سيزدهم) ـ رئيس جمهور پس از مقام رهبري عاليترين مقام رسمي كشور است و مسئوليت اجراي قانون اساسي و تنظيم روابط قواي سه گانه و رياست قوة مجريه را جز در اموري كه مستقيماً به رهبري مربوط ميشود، برعهده دارد.
لطفاً گلدآنها را براي رأيگيري نزد نمايندگان ببريد.
(اخذ رأي به عمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) ـ نتيجه اخذ راي را اعلام ميكنم، عده حاضر در جلسه هنگام رأيگيري پنجاه و هفت نفر، تعداد كل آراء پنجاه و هفت رأي، آراء موافق پنجاه و چهار رأي، آراء مخالف يك رأي، ممتنع دو رأي، بنابراين تصويب شد، تكبير (حضار سه مرتبه تكبير گفتند).
اصل 89 مربوط ميشود به خصوصيات رئيس جمهور كه امروز مقدار زيادي رويش بحث شد و چون به نتيجه نهائي نرسيديم قرار شد فردا صبح نيم ساعت وقت صرف كنيم بلكه به يك نتيجه نهائي برسيم نبابراين، اين اصل آماده نشد براي اينجا و اصل 90 را قرائت ميكنم:
2ـ طرح و تصويب اصل 90 (اصل يكصد و چهاردهم) اصل 90 ـ رئيس جمهور براي مدت چهار سال از راه مراجعه مستقيم به آراء عمومي انتخاب ميشود و انتخاب متوالي او تنها براي يك دوره ديگر بلامانع است.
نايب رئيس (بهشتي) ـ تذكري ميدهم خدمت دوستان و آن اينكه، اين عبارت «از راه مراجعه مستقيم به آراء عمومي» را ما ميتوانيم كوتاهتر بكنيم و بنويسيم با رأي مستقيم مردم، هم عبارت كوتاهتر ميشود و هم بار فراندوم اشتباه نميشود، اگر موافق هستيد همين كار را بكنيم يعني «رئيس جمهور براي مدت چهار سال با رأي مستقيم مردم انتخاب ميشود» (پرورش - كلمه «متوالي» را «مجدد» بكنيد.)
ما ميخواهيم بگوئيم كه انتخاب متواليش يك دوره است، و بالاخره متوالي تنها براي يك دوره بلامانع است».
مكارم شيرازي ـ انتخاب متوالي، يك دوره را متوالي نميشود گفت بلكه دوتائي متوالي ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ عبارت را اصلاح بفرمائيد كه «انتخاب مجدد او به صورت متوالي تنها براي يك دوره بلامانع است.
» (رحماني ـ بنده مخالفم.)
انتخاب مجدد دو جور است يك وقتي بلافاصله است آنوقت ميگوئيم يك دوره ولي اگر بافاصله شد دوسه دوره...
(خزعلي ـ بنده مخالفم.)
آقاي موسوي جزايري بفرمائيد.
موسوي جزايري ـ بنده خواستم بفرمائيد كه چرا تفكيك شده يك دوره، ممكن است يك فرد لايق و متقي و كاردان باشد و اكثريت مردم هم اين لياقت و كارداني را تشخيص بدهند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي مكارم نظري داريد؟ (مكارم ـ بنده موافقم.)
آقاي دكتر آيت نظري داريد؟ (آيت ـ بنده نيز موافقم.)
آقاي فوزي بفرمائيد.
فوزي ـ بنده با تصويب اين اصل قبل از اصل 89 مخالفم، براي اينكه اگر آنجا توافق حاصل نشد و تصويب نشد آنوقت تكليف چيست؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ به هر حال اين را بايد به يك صورتي حل كنيم، آقاي فوزي به نظر من اشكالي نيست.
آقاي پرورش نظري داريد؟ (پرورش ـ بنده موافقم.)
اولين مخالف آقاي رحماني و اولين موافق آقاي مكارم صحبت ميكنند و بعد رأي ميگيريم، آقاي رحماني بفرمائيد.
رحماني ـ بسم اللّه الرحمن الرحيم.
اينكه رئيس جمهور را از راه مراجعه مستقيم به آراء عمومي انتخاب نمايند مخالف هستم به جهت اينكه راه سهلتر مراجعه به مجلس است با دو سوم آراء يا سه چهارم آراء و امثال اينها، چه وجهي دارد كه رهبر از طريق مجلس خبرگان انتخاب ميشود كه داراي اختيارات اصلي است وليكن رئيس جمهور از طريق مجلس خبرگان انتخاب ميشود كه داراي اختيارات اصلي است وليكن رئيس جمهور از طريق آراء مستقيم مردم، پس بنابراين براي حفظ تعادل لازم است كه اين هم از راه مجلس شوراي ملي باشد با توجه به اينكه هم هزينهاش كمتر ميشود و هم مقطعي كمتر دارد و هم در مقام عزل زودتر انتخابات صورت ميگيرد عرض بنده همين بود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ به اين ترتيب چون آقاي خزعلي جهت مخالفتشان فرِ ميكند تشريف بياورند.
خزعلي ـ بسم اللّه الرحمن الرحيم.
در اين اصل 90 آمده است كه «رئيس جمهور براي مدت چهار سال با رأي مستقيم مردم انتخاب ميشود و انتخاب مجدد او به صورت متوالي تنها براي يك دورة ديگر بلامانع است» روح اين اصل و فلسفه اين قانون اين است، كسي كه مسلط بر قدرت شد خصوص دو دورة متوالي، طوري ميشود راهها را در دست دارد و ميتواند مقدرات مردم را قبضه كند و لذا صلاح اين است كه دورة سوم مستولي برحقوِ مردم نباشد افراد لايق در گوشه و كنار مملكت پيدا ميشوند، اين مطلب درست است اما گاهي يك فرد بسيار لايقي پيدا ميشود كه دو دوره را اداره كرده و مانند ندارد و با اين قانون دست او را ميبنديم و مسئولان اين انتخاب دستشان بسته ميشود، چون مسئولان عبارتند از: شوراي نگهبان و رهبر و خود مردم كه در انتخاب اصيل و بيدار هستند، براي دورة سوم اگر نالايق است ديگر انتخابش نخواهند كرد، بنابراين راه را باز بگذاريد خود آنها نالايق را عقب خواهند زد و اگر ناچاريم كه اين قيد را بياوريم اقلا يك استثنا قائل بشويم، بگوئيم كه بيش از دو دورة متوالي ممكن نيست الا در افرادي كه به تشخيص رهبر و شوراي نگهبان صلاحيتشان محرز است و مورد رضايت مردم هستند، استثنائاً چنين شخصي ميتواند دوره سوم و بيشتر را حائز باشد.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي مكارم به عنوان موافق تشريف بياوريد.
مكارم شيرازي ـ بسم اللّه الرحمن الرحيم.
دو نفر از برادران با اين اصل با دو منطق مخالف بودند، اول جناب آقاي رحماني كه ايشان عقيده داشت به اينكه رئيس جمهور بايد به وسيله مجلس انتخاب بشود و سه دليل داشتند كه اگر خلاصهاش كنم دليل اول مساوات با رهبر، دليل دوم هزينه كمتر، دليل سوم نصب آسانتر، و من فكر ميكنم هيچكدام از اين سه دليل قانع كننده نيست، به علت اينكه رئيس جمهور بايد يك پيوند مستقيمي با مردم داشته باشد و پيوند مستقيمش تنها از طريق مراجعه به آراء عمومي ممكن است و اگر از طريق مجلس بوده باشد اين پيوند مستقيمش با مردم از بين ميرود و به صورت پيوند غير مستقيم در ميآيد و آن قدرتي كه لازم است داشته باشد و همبستگي با مردم كه بايد داشته باشد در رئيس جمهور پيدا نميشود، و اما اينكه در دليل اولشان گفتند كه بايد باي رهبر مساوي باشد چون رهبر را خبرگان انتخاب ميكنند به قول ما اين قياس مع الفارِ است براي اينكه رهبر يك جنبه تخصصي مخصوص به خود دارد و آن مسألة فقاهت و آن شرايط خاصي كه تنها خبرگان ميتوانند تشخيص بدهند به خلاف رئيس جمهور همين اندازه مشخص بوده باشد لايق و پاك و امين، يك شرايطي كه در رئيس جمهور قسمتي از آن امروز صبح ذكر شد و به خواست خدا بعداً به مجلس خواهد آمد آن را مردم ميتوانند تشخيص بدهند ولي تشخيص صفات رهبر جز براي اهل خبره ممكن نيست.
و اما اينكه گفتند هزينه كمتر، مسلم است كه هزينه در اينجا نبايد مشكلي ايجاد بكند، وقتي پاي منافع ملت در كار بوده باشد و استحكامي به حكومت ببخشد مقدار هزينه انتخابات در مقابل آن ناچيز است.
و اما اينكه گفتند نصبش بعد از عزل آسانتر ميشود، انتخاب كردن هم كار مشكل و پيچيدهاي نيست البته يك مقدار شايد زمان بيشتري لازم داشته باشد اما آنچنان مقدار زماني نيست كه كار مملكت را به نابساماني بكشد، اگر تمام اينها را بگذاريم در برابر آن پيوند محكمي كه رئيس جمهور از طريق آراء مستقيم مردم با مردم پيدا ميكند و آن قدرتي كه به او ميدهد و حتي مرعوب بودنش هم در بعضي شرايط اگر مجلس شرايط نابساماني داشت مرعوب هم نميشود بالاخره منافعش مسلماً بيشتر است و اگر از طريق آراء مردم باشد بهتر از اين است كه از طريق مجلس باشد.
و اما آنچه جناب آقاي خزعلي گفتند كه ما نبايد محروم كنيم كسي را بعد از دو دوره، چرا به علت اينكه ممكن است فردي لايق بوده باشد و اين فرد لايق مثلا ده دوره هم انتخاب بشود، سنش هم اقتضا بكند و استعداد هم داشته باشد، چرا ملت از يك چنين استعداد و سرمايه انساني محروم بماند، و گفتند لااقل در اين قانون يك استثناء بگذاريد، اين البته چند تا جواب دارد كه به صورت خيلي فشرده عرض ميكنم اولين جواب اينست كه فلسفه اين حب كه در خيلي جاهاهست اينست كه يك نفر جا خوش نكند و قدرتش خيلي ريشه دار نباشد، غالباً ديده شده حالا افراد استثنائي را بگذاريم كنار، نظاماتي كه ساليان متمادي ادامه پيدا ميكند غالباً به فساد و ديكتاتوري ميكشد و هنگامي كه رئيس جمهور بماند، بيم استبداد در آن كم نيست.
و اما اينكه فرمودند افراد استثنائي ممكن است پيدا بشوند، ميدانيم كه قوانين تابع استثنائات نبايد باشد.
(هاشمي نژاد ـ به نيروهاي ديگر هم امكان ميدهد.)
بله علاوه بر اين، اين را هم عرض كنم كه به استثنائات ما نبايد توجه داشته باشيم البته ايشان حق دارند و ممكن است كه يك موقعي فردي پيدا بشود اما رعايت اين فرد نادر در مقابل ن فلسفهاي كه در غالب موارد به استبداد كشيده ميشود اگر بخواهيم بكنيم حق آن فلسفه از بين رفته است.
(طاهري اصفهاني ـ اين جواب شما قانع كننده نبود.)
توجه بفرمائيد، اين تجربه در دنيا هم شده و خود من هم پذيرفتهام كه پشت سر هم براي مدت طولاني نميگذارند كسي بر سر قدرت باشد، از همه اينها گذشته كار رياست جمهوري واقعاً يك كار خردكننده است كسي كه هشت سال پشت سرهم بخواهد انجام وظيفه بكند نه سمبل كاري بكند، واقعاً اعصابش را ميكوبد، حداقل چهارسال استراحت بكند و بعد دو مرتبه بيايد، مانع انتخاب مجدد او نيستيم بلكه مانع سه دوره پشت سرهم هستيم، يعني ميگوئيم اين آدم خيلي خوبي است ولي هشت سال كار از او كشيدهايم چهارسال استراحت بكند و دو مرتبه بيايد و بازهم هشت سال ديگر پشت سر هم حق دارد بوده باشد واين يك چيز غير منطقي نيست و اما اينكه گفتند يك استثنائي در قانون بنويسيم، براي افراد شاذ و نادر در قوانين چيزي نمينويسند، عرض نميكنم هر كدام از اينها دليل مستقل، اما اين پنج شش مطلب را اگر روي هم اضافه بكنيم، از مجموع همه اينها ما ميتوانيم نتيجه بگيريم كه رويهمرفته باز صلاح و مصلحت است كه رئيس جمهور بلافاصله بعد از هشت سال انتخاب بشود.
مشكيني ـ قاعده دفع ضرر را هم از جلب منفعت از چه...
قاعدة عقلائي است، اين حرف آقاي خزعلي را رد ميكند.
مكارم شيرازي ـ بله، مصداقش را عرض كردم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي طاهري سؤالي داريد بفرمائيد.
طاهري اصفهاني ـ سؤال من اين است اگر يك فردي كه از هر جهت برايش تأمين داريم و در آن چهارسالي هم كه انتخاب شد امتحان خودش را از نظر كمي و كيفي به ملت و زعما داد و استعداد بدني هم دارد اين چه مانع دارد كه سه دورة متوالي انتخاب بشود؟ و اگر در همان دورة اول همچون تأميني برايش پيدا نكرديم و خائف هستيم برايش، پس براي دورة دوم هم انتخاب نميشود.
مكارم شيرازي ـ جواب اينست كه ما نميتوانيم براي يك دورة معين قانون وضع بكنيم ما اگر راهي باز كرديم براي سه دوره در واقع به روي همه باز كرديم، منتها گفتيم استعداد بدني داشته باشد و خوب باشد و در اينصورت ممكن است همه بگويند ما استعداد بدني داريم و عدهاي هم طرفدار داشته باشند كه آدم خوبي است و اين به قول آقاي مشكيني وقتي روي هم رفته حساب ميكنيم كساني كه از اين قانون استفاده ميكنند مثلا ده نفر هستند، نه نفر از آنها ممكن است كارشان به استبداد بكشد، اما ممكن است يكي از آنها همانطور يكه شما ميفرمائيد سرمايه خوبي براي مملكت باشد، آيا بخاطر آن يك سرمايه خوب كه يكدهم است و آن نه نفري كه غالباً كارشان به استبداد ميكشد ما آن را انتخاب بكنيم؟ مسلماً صلاح قانون نيست.
نايب رئيس (بهشتي) ـ متشكرم، مخالف و موافق صحبت كردند ولي آقاي منتظري ميفرمايند كه من از جهت سومي مخالف هستم كه هيچ يك از دو مخاف متذكر اين جهت نشدند، به هر حال چون دو نفر مخالف صحبت كرده طبق آئين نامه، اگر جلسه موافقت بكند آقاي منتظري ميتواند صحبت كنند.
حالا موافقين به اينكه آقاي منتظري كه از جهت سوم مخالف هستند نظرشان را بيان كنند دستشان را بلند كنند (اكثر دست بلند كردند.)
موافقت شد.
آقاي منتظري بفرمائيد.
منتظري ـ اعوذباللّه من الشيطان الرجيم، بسم اللّه الرحمن الرحيم.
من از اول با اينكه يك نفر رئيس جمهور باشد مخالف بودم، آية شريفه قرآن «وامرهم شوري بينهم» تخصيصي برايش نخورده است الا في الرياست الجمهوريه، و ما هرچه كار بكنيم و كارها را دست يك نفر ندهيم، به نظرم به صلاح مملكت است، براي اينكه ما در كشورهاي خارج هم ديدهايم با اينكه شاهنشاهي هم نبوده و رياست جمهوري بوده، و رئيس جمهورش هم موقت بوده ولي در اثر اعمال نفوذ آن رئيس جمهور، خودش را رئيس جمهور دائم كرده و الان هم در بعضي از كشورها مصداِ دارد كه به ملت رياست جمهوري مادام العمر خودش را تحميل كرده، ما بجاي اينكه يك رئيس جمهور داشته باشيم، بايد يك شوراي جمهوري داشته باشيم كه اقلا سه نفر باشند، و اين سه نفر در رأس قوه مجريه باشند بعد از مقام رهبري منتها يك مقدار تشريفاتي هم در مملكت هست كه فرضاً يك رئيس جمهوري يا يك شخصيتي از كشور خارج ميخواهند بيايد ايران، آنوقت آن سه نفر بين خودشان يك رئيسي دارند و به عنوان تشريفات يك نفر از خودشان را به نام رئيس انتخاب ميكنند كه اداره كند آن تشريفات را، فرضاً اداره جلسات به عهده بگيرد ولي در مورد تصميمگيري اگر سه نفر باشند از ديكتاتوري مملكت ما دورتر خواهد شد، و ما از باب اينكه بارها هم عرض كردهام، انسان مارگزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسد، آنوقتي كه رضاشاه را آمدند بر اين مملكت تحميل كنند تمام علما و دانشمندان و روشنفكران خيال ميكردند با آمدن رضاشاه ايران گلستان ميشود و از اروپا هم جلو ميافتد، رضاشاه هم اول خودش را متدين و معتقد به مباني اسلامي نشان داد ولي آخرش هم ديديم كه ديكتاتور از آب درآمد، پسرش را هم كه بعد از او ديديم، همينطور اول با علما گرم ميگرفت و تواضع ميكرد ولي آخر كار گرگ شد و از گرگ هم بدتر، اگر چنانچه بنا باشد امور مملكت دست يك نفر باشد از ديكتاتوري دور نيست از باب اينكه مقام خلاصه نوعاً غرور ميآورد براي انسان و سكر مقام بالاترين سكرهاست، بنابراين اگر چنانچه شوراي جمهوري باشد اين به نظر من بهتر از آن يك نفر خواهد بود البته از اول هم در آن پيش نويس كه داشتند من طرفدار شوراي جمهوري بودم.
نايب رئيس (بهشتي) ـ از ميان دوستاني كه اينجا به ترتيب اسم نوشتهاند اساميشان را ميخوانم، يك نفر كه بتواند به عنوان موافق در پاسخ آقاي منتظري صحبت بكند ميتواند بيايد صحبت كند.
رباني شيرازي ـ با يك موافق قضيه حل نميشود چونكه اين مسأله مطرح نشده، در جلسات خصوصي روي رياست جمهوري فرد صحبت شده اين اگر بنا بود مطرح بشود ميبايستي در آن كميسيون بحث ميشد كه آيا شورا باشد يا فرد، اين اينجا اصلا به يك موافق قضيه حل نميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ يعني اين مسأله اگر هم بخواهد مورد بحث قرار بگيرد جادارد قبلا در جلسه گروهها بحث بشود.
(كرمي ـ اين شق در جلسه مشترك ديروز مطرح شد و رد شد.)
به هر حال اين تذكر آقاي رباني بجاست كه چون مسألهاي است كه ما اگر بخواهيم رويش بحث بكنيم جادارد در جلسه مشترك گروهها باشد، پس اجازه بفرمائيد از اين بحث بگذريم و نظر آقاي منتظري هم گفته شد و در رابطه با اين اصل احتياجي هم به موافق نيست.
(منتظري ـ بالاخره شما يك متخصصي براي آيه پيدا بكنيد.)
ان شاء اللّه، بنابراين اصل 90 را براي رأيگيري ميخوانم: اصل 90 (اصل يكصد و چهاردهم) ـ رئيس جمهور براي مدت چهار سال با رأي مستقيم مردم انتخاب ميشود و انتخاب مجدد او به صورت متوالي تنها براي يك دوره ديگر بلامانع است.
لطفاً گلدآنهارا براي رأي گرفتن نزد نمايندگان ببريد.
(اخذ رأي به عمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) ـ نتيجة اخذ رأي را اعلام ميكنم، عده حاضر در جلسه هنگام اخذ رأي شصت و چهار نفر، تعدا كل آراء شصت و چهار رأي، آراء موافق پنجاه و دو رأي، آراء مخالف شش رأي، آراء ممتنع شش رأي، بنابراين تصويب شد، تكبير (حضار سه مرتبه تكبير گفتند).

3ـ طرح و تصويب اصل 91 (اصل يكصد و شانزدهم) نايب رئيس (بهشتي) ـ اصل 91 مطرح است كه ميخوانم: اصل 91 ـ نامزدهاي رياست جمهوري بايد آمادگي خود را رسماً اعلام كنند، نحوة انجام انتخاب رئيس جمهور را قانون معين ميكند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اين كلمه را ميخواهد كه «نامزدهاي رياست جمهوري پيش از برگزاري انتخابات بايد آمادگي خود را رسماً اعلام كنند».
چون هيچ زماني ندارد و مثل اينكه يك زمان ميخواهد.
(جوادي ـ «آمادگي خودش را اعلام ميكند» يعني پيش از برگزاري انتخابات ميباشد.)
(طاهري گرگاني ـ بايد قبلا آمادگي خود را رسماً اعلام كنند.)
عيبي ندارد بنويسيم «نامزدهاي رياست جمهوري بايد قبلا آمادگي خود را رسماً اعلام كنند، نحوه انجام انتخابات رئيس جمهوري را قانون معين ميكند.
» آقاي هاشمي نژاد بفرمائيد.
هاشمي نژاد ـ اين كلمة «رسماً» هميشه يك مفهوم استاندارد شدهاي در همه موارد مشابه هم ندارد، نامه رسمي، كار رسمي، اعلام رسمي، مثلا در جريان خبرگان ما ديديم كساني كه رسماً آمادگي خود را اعلام كنند به اين كيفيت بود كه به فرمانداري محل نامه بنويسند با امضاي خودشان، بنابراين اينجا كه نوشتيم رسماً اعلام كنند به چه كسي اعلام كنند معين ميكند.)
قانون معين نميكند، ملاحظه بفرمائيد «نحوة انجام انتخاب رئيس جمهوري را قانون معين ميكند».
نايب رئيس (بهشتي) ـ يكي از آئين نامه هايش هم همين است، رسماً يعني آنطور كه در قانون ميگويد.
آقاي سبحاني بفرمائيد.
سبحاني ـ به نظر من اگر «نامزدها» را «داوطلبان» بنويسيم بهتر است، اين در واقع روشنتر است و حقوقيتر، نه اينكه ما شوراي نگهبان خواهيم داشت اينها رسماً يا كتباً و بجاي رسماً، كتباً باشد كه رسماً يك معناي كشداري دارد آمادگي خودش را به شوراي نگهبان اعلام ميكند و شوراي نگهبان هم ليست را منتشر ميكند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اينها جزئيات است، آقاي كياوش بفرمائيد.
(كياوش ـ قبل از انتخابات بايد باشد.)
بسيار خوب آقاي كريمي بفرمائيد.
كريمي ـ به دنبال بياني كه آقاي هاشمي نژاد فرمودند آن جهت بايد ذكر بشود و براي فراز از محظوري كه صبح در كميسيون مشترك متذكر شديد جملة «قبلا اعلام بشود» كافي نيست بايد مدت آن هم ذكر بشود، يعني هم مركزي را كه درخواست را تصويب ميكنند و هم يك هفته، ده روز و بييست روز...
و الا ممكن است دو ساعت قبل از برگزاري انتخابات اعلام بكند و به همين هم استناد بكند.
نايب رئيس (بهشتي) ـ اين تفاسير را قانون بايد بعداً معين كند، خانم گرجي بفرمائيد: خانم گرجي ـ ميخواستم سؤال كنم نامزدها، دواطلبان را هم شامل ميشود؟ به اصطلاح داوطلبان منفرد؟ نايب رئيس (بهشتي) ـ معلوم ميشود كه توضيح صبح مورد توجه دوستان قرار نگرفته به طوري كه آقاي سبحاني هم اين را تكرار كردند، برادرمان آقاي دكتر غفوري در جلسه قبلي در آن گروه چند نفري بود اين مسأله آنجا مطرح بود و نكتهاي را ايشان تذكر دادند كه ممكن است كسي شخصاً داوطلب نباشد و ديگران او را نامزد بكنند، بنابراين به اين شخص نميگويند داوطلب ولي ميگويند نامزد، ما طوري بنويسيم كه اينگونه افراد هم مشمول باشند.
آقاي دكتر آيت بفرمائيد.
دكتر آيت ـ من ميخواستم توضيحي در مورد شروع بدهم كه مثلا سه ماه قبل بايد شروع بشود البته فرموديد كه اين هم مربوط به اصول بعدي ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) ـ آقاي مكارم بفرمائيد.
مكارم شيرازي ـ ميخواستم عرض بكنم كه هم داوطلبان بنويسيد و هم نامزدها چون داوطلب، نامزد را در برنمي گيرد و نامزدهم داوطلب را.
نايب رئيس (بهشتي) ـ چرا، هر داوطلبي را ميگويند نامزد، و خودش، خودش را نامزد كرده.
مكارم شيرازي ـ دوم اينكه كلمه «قبلا» را اگر بگذاريم مفهومش اين است كه قبل از نامزدي.
نايب رئيس (بهشتي) ـ حقيقتش اين است كه بايد كلمه قبل از برگزاري انتخابات باشد براي اينكه اگر بنويسيم ممكن است تا اثناي انتخابات چيزي نگويد و بعد مثلا بگويد كه آماده هستم، بنابراين آنچه اول عرض كردم بجاست يعني «قبل از شروع انتخابات» آقاي فوزي بفرمائيد.
(فوزي ـ منظور از قانون آيا مصوبه مجلس شورا است يا غير آن؟) خير، قانون يعني آن مقرراتي كه در اين لحظات ارزش قانوني دارد بنابراين ممكن است قانون مجلس شوراي ملي باشد و قبل از آن قانون شوراي انقلاب.
آقاي دكتر باهنر بفرمائيد.
(باهنر ـ به جاي نحوه، انجام انتخابات بگذاريد نحوه برگزاري انتخابات.)
درست است پيشنهاد بجائي است، خوب پس به هر حال متن را براي رأي گيريي ميخوانم: اصل 91 (اصل يكصد و شانزدهم) ـ نامزدهاي رياست جمهوري بايد قبل از شروع انتخابات آمادگي خود را رسماً اعلام كنند، نحوة برگزاري انتخاب رئيس جمهور را قانون معين ميكند.
لطفاً گلدآنهارا براي گرفتن رأي نزد دوستان ببريد.
(اخذ رأي به عمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) ـ نتيجة اخذ رأي را اعلام ميكنم، عده حاضر در جلسه هنگام اخذ رأي شصت و چهار نفر، تعدا كل آراء شصت و چهار رأي، آراء موافق پنجاه و نه رأي، آراء مخالف چهار رأي، آراء ممتنع يك رأي، تصويب شد، تكبير (حضار سه مرتبه تكبير گفتند).

4ـ ورود هيأت فلسطيني و چند سخنراني به اين مناسبت (در ساعت شانزده هيأت فلسطيني كه در ميان آنها هاني الحسن نماينده دفتر سازمان آزادي بخش فلسطين و ابوجهاد رهبر عمليات نظامي الفتح ديده ميشدند همراه با دكتر يزدي وزير امور خارجه ايران به جلسه وارد شدند.)
نايب رئيس (بهشتي) - ما در اين لحظه ميزان مهمانهاي عزيزي از ملت برادر و عزيز فلسطين هستيم و نيم ساعتي از وقت جلسه را براي پذيرائي از اين مهمانهاي عزيزمان اختصاص ميدهيم برادرمان آقاي ابوجهاد فرمانده عالي نيروهاي فلسطيني و آقاي هاني الحسن و دوستان ديگر تشريف آوردهاند اول به آنها خيرمقدم ميگوئيم.
(در اين هنگام هيأت رئيسه به طرف آنان آمده و خوش آمد گفتند و آيت اللّه منتظري رئيس مجلس بررسي نهائي قانون اساسي پشت تريبون رفتند.)
آيت اللّه منتظري ـ اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم، بسم اللّه الرحمن الرحيم.
سلام بر ابوجهاد كه به حق ابوجهاد مكني شدهاند.
سلام ما بر همه برادران و خواهران فلسطيني، سلام ما بر رهبر فلسطين برادر ابوعمار، سلام ما بر همه برادران و خواهران فلسطيني كه در اسرائيل در زندان و تحت شكنجه بسر ميبرند من از طرف همه نمايندگان مجلس بررسي قانون اساسي به جناب آقاي ابوجهاد برادرمان و ساير برادران فلسطيني كه در مجلس بررسي تشريف آوردهاند خيرمقدم ميگويم، به مجلس ما خوش آمديد، به ايران ما كه منزل خودتان است خوش آمديد.
همبستگي ملت ايران با برادران فلسطيني تازگي ندارد همان وقتي كه ملت ايران تحت ظلم دولت طاغوتي محمدرضا بود هر چند آن دولت به اسرائيل كمك ميكرد اما دلهاي ملت ايران براي برادران فلسطيني ميطپيد.
من شخصاً به ياد دارم هنگامي كه در زندان بودم با اينكه برادران و خواهران ما در شهرهاي ايران به شهادت ميرساندند ولي اخبار لبنان و فلسطين كه به ما ميرسيد همه ما را ناراحت ميكرد و به فكر برادران و خواهران بوديم الان هم توجه دارند كه براي اعلام همبستگي نسبت به برادران و خواهران فلسطيني كه در زندانهاي اسرائيل در حال اعتصاب غذا هستند دانشجويان دانشگاههاي ايران اعلام روزه سياسي كردهاند و امروز از قم به من تلفن كردند كه حوزه علميه قم و بازاريهاي قم همه روزه گرفتهاند و همه در دانشكده علوم اقتصادي و سياسي قم مجتمع شدهاند به عنوان تحصن براي اعتراض به اين عمل دولت اسرائيل غاصب كه حقوِ برادران فلسطيني ما را ناديده ميگيرد، البته همة ما اين گناه را بالاتر از اسرائيل ميدانيم.
اسرائيل يكي از ايادي امپرياليزم آمريكا است كه آنها همه منافع كشورهاي جهان سوم را ميخواهند در اختيار داشته باشند، اسرائيل طفل نامشروع دولت آمريكا است.
اميدوارم ان شاء اللّه همينطور كه ملت ايران در اثر ايمان و استقامت در اثر همبستگي و اتحاد همه اقشار و در اثر رهبري صحيح رهبر بزرگ ما حضرت آيت اللّه العظمي امام خميني به پيروزي رسيد ملت فلسطين هم در اثر همبستگي كه ميدانيم دارند و در اثر ايمان و تقوا و همبستگي با اسلام و رهبري صحيح رهبران بزرگ همچون آقاي ابوعمار و آقاي ابوجهاد و ساير رهبران به پيروزي كامل برسند و فلسطين و مسجدالاقصي كه قبله اول مسلمين است از دست اسرائيل غاصب نجات پيدا كند.
من يك تذكر هم به همه برادران و خواهراني كه ممكن است صداي من را بشنوند ميدهم و آن اينكه به ملت فلسطين و ساير برادراني كه در حال جهاد و مبارزه هستند به هر نحوي كه هست بايد كمك كرد، كمكهاي معنوي بجاي خود، اما اقسام كمكها بايد باشد براي اينكه اگر يك مسلمان در اقصي نقاط عالم گرفتاري داشته باشد (هر نحو گرفتاري) برادران ديگر در هر جا باشند به مقدار وسعت و امكان خودشان لازمست به آنها كمك كنند «المؤمنون اخوة المسلمون اخوه» همه با هم بالاخره برادريم، اميدواريم ان شاء اللّه يك روزي جشن پيروزي برادران فلسطيني را در فلسطين و در مسجد الاقصي بگيريم و شركت كنيم.
به اميد پيروزي همه مسلمين و همه مستضعفين جهان.
والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.
مترجم ـ الاخ ابوجهاد، الاخوة المرافقون، سلامي و سلام الشعب الايراني البطل و سلام زملائي في هذا المجلس و سلام قائدالثورة الاسلامية المظفرة عليكم اخوتنا في الجهاد و اخوتنافي النضال يطب لي باسمي و باسم اعضاء مجلس الخبراء، المكلف بالتصويب علي دستورالجمهورية الاسلامية الايرانية ان ارحب بكم بيننا.
انكم في بيوتكم، انتم في بلدكم ايران، بلد فلسطين، ثورتكم ثورتنا مبادئكم مبادئنا و قضيتكم قضيتنا اننا نعرف ان الشاه كان يساعد اسرائيل ولكن الشعب الايراني كله كان مع الثورة الفلسطينية و انا حين كنت في السجن كان قلبي ينبض بحبكم و كان اخوتنا في السجن يتلقون اخباركم بكل رحابة صدر، انتصاركم كان انتصارا لنا جميعاً و اليوم، حيث يضرب عن الطعام المعتقلون السياسيون في سجون اسرائيل فان الشعب الايراني متمثلا في فئات ثورية كثيرة من طلاب الجامعات و غيرهم اعلنوالصوم السياسيي تضامناً مع المعتقلين السياسيين في سجون اسرائيل و لقد جاءني هذا الصباح خبر مفاده ان طلاب الحوزة العلمية في مدينة قم المقدسة هم و بقية الفئات ايضاً قد اعلنواالصوم السياسي وانهم سيجتمعون في كلية الاقتصاد و العلوم السياسية احتجاجا علي ما يتلقاء اخوتنا الفلسطينيون في سجون اسرائيل من التعذيب و الحرمان.
ايها الاخوة المناضلون اننا نعرف ان وراء اسرائيل الامبريالية الامريكية.
فاسرائيل مولود غير شرعي للولايات المتحدة الامريكية التي تريد استعمار العالم الثالث، ولكن بالاعتماد علي الله و كما انتصرت الثورةالاسلامية في ايران بقيادة سماحة آية الله العظمي الامام الخميني ادام اللّه ظله و بوحدة كلمة الشعب فاننا نرجو ان تنتصر الثورة الفلسطيية بقيادة ابي عمار و قيادة ابي جهاد و بقية الاخوة الفلسطينيين، الحكمة عن طريق اتباع القيادة وعن طريق وحدة الشعب الفلسطيني، و ان تتحرر اولي القبلتين و ارض النبوات فلسطين وارجو ان تحتفل في يوم ما بتحرير فلسطين في المسجد الاقصي و هنا يجب ان اذكر من يسمع كلامني ان علي كافة الشعوب ان تساعد الشعب الفلسطيني بكل انواع المساعدة لان النبي الاكرم صلي الله عليه و آله و سلم كان يقول «المؤمنون كالجسد الواحد اذا اشتكي منه عضو تداعي له سائر الاعضاء بالسهر والحمي» و القرآن الكريم يقول «انما المؤمنون اخوة» و هكذا فان من واجب كل الشعوب ان تساعد الشعوب المناضلة المؤمنة و في الختام ارحب بكم مرة اخري.
والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.
نايب رئيس ] بهشتي [ ـ الاخ ابوجهاد.
ابوجهاد ـ
بسم الله الرحمن الرحيم
.
والصلاة والسلام علي سيدنا محمد سيدالانبياء و المرسلين.
الاخ رئيس المجلس، الاخوة الاعضاء انه لشرف عظيم لنااليوم ان نقف لنتحدث الي مجلس الخبراء في جمهورية ايران الاسلامية، ناقلا اليكم تحيات الاخ ابوعمار والاخوة المجاهدين من قيادة فتح و منظمة التحرير الفلسطينية و اخوانهم و ابناء شعبهم الذين يعيشون في الارض فلسطين و حول المسجد الاقصي.
و في الحقيقة كانت تتدافع الافكار و نحن ندخل الي هذا المجلس، نتذكر قول الله تعالي «قل اللهم مالك الملك توتي الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعزمن تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك علي كل شيٌ قدير» و قوله تعالي «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين».
تذكرنا كل احداث الثورة الابرانية التي وقفت تواجه طغيان الشاه في السنوات الماضية و تعذب ابناء هذا الشعب كما تعذب ايضاالشعب الفلسطيني علي ايدي الطغاة الاسرائيليين لقد كتب الله لكم النصروانتصرتم علي الطغيان و ان الطغيان و ان الشعب الفلسطيني ينتظر علي الطريق نصراجديداً ان شاء اللّه.
عندما ما كان يواجه الشعب الفلسطيني مؤامرة كامب ديفيد و يواجه المؤامرات السياسية علي قضيته و يحكم الاعداء (الحصار) حول هذا الشعب و حول قضية هذا الشعب يريدون ان تضعفوها اذا بنا نلمح نصركم يأتي من بعيد ليحطم الحصار و كان هذا نصراً من عنداللّه.
ولقد قال العدو الاسرائيلي و ناقشت قياداته اثر هذه الثورة عليه و عبرفي تقاريره كلها ان اسرائيل كانت اكثر التضررين من هذه الثورة، نعم لقد تضررت اسرائيل لان ثورتكم و جهت ضربة الي الامبريالية الامريكية و الي قاعدتها الرئيسية اسرائيل و لقد حملت ثورتكم معهاد روساً كثيرة اهمها ان الانسا المسلم المسلح بايد يولوجية، قادر علي ان تجعله يستشهدوبدون تردد، ذلك الانسان اذا ما اصبح جزء من تنظيم جماهيري و اسع فانه يكون قادراً حتي بدون سلاح ان يهزم بعقيدته اكبر قوة طاغوتية مسلحة، لقداعادت هذه الثورة الي قلوبنا القناعة المطللقة با كلمة «الله اكبر» ليست كلمة تقال و انماهي حقيقة اديد ملموسة، ليس هناك شييء علي هذه الارض اكبر من خالقه، بل و اكثر من ذلك فان الشعب الايراني العظيم تحت قيادة قائده الفذ آية الله الخميني قداعاد تذكير العالم الاسلامي با «الله اكبر» تعني اه لايجو ظلم علي هذه الارض الاويقهر و ينتهي، تعني انه لايوجد باطل علي هذه الارض الاوسيزول ،تعني انه لايوجد طاغوت الا وسيسحق، و ان المستضعفين سوف يكتب الله لهم النصر.
لقد اخترتم طريقكم بعد ان حققتم النصر، وثقواايها الاخوة ان العالم اجمع يراقب ويتابع ما يجري عند كم حتي مايجري في هذه القاعة، و ان كان المستضعفين ينتظرون ان شاء اللّه ان تضعوا السياسة والنصوص التي تؤدي الي وحدته والي الدفع بهم الي طريق النصر ان شاء اللّه.
و اكثر الناس متابعة لخطواتكم و انتصاراتكم هوذلك الشعب الذي يعاني تحت الاحتلال الاسرائيلي، الشعب الفلسطيني حول المسجد الاقصي و الحر الابراهيمي في الخليل، هؤلاء المؤمنون يتطلعون دائما مباركين انتصاركم الي اليوم الذي ندِ فيه الابواب عليهم فاتحين ان شاء اللّه نحمل لهم بشائرالنصر، و من اولئك اخوانه الذين في السجون و المعتقلات، هؤلاء الذين يعانون الكثير والذين سيرفحون ولاشك و يقدرون هذه الوقفة من اخوانهم في المجامعات و منكم و من ابناء الشعب الايراي الي جانبهم، ان هذا سيعطيهم مدا و دفعامعنويا في نضالهم لمواجهة التحدي و مواجهةالعزات و السجانين ولذك ان شاء اللّه سوف تحمل لهم هذه ايضا بيارِ الامل وسوف تحمل لهم علائم التأكيد علي انهم ليسوا وحيدين وان نصرهم قريب.
ان هذا الشعب الذي يواجهالاضطهاد الاسرائيلي من جنود الاحتلال و ان هذا الشعب الذي بعيش في القدس و حول القدس في الاراضي المحتلة، ان هذا الشعب الذي يعيش في مخيمات الاجئين والذي يتعرض لعدوان الجيش الاسرائيلي الغازي.
الذي يقصف معسكراته و يد مرقري ابناء شعب لبنان في الجنوب اللبناني، هذالشعب و اخوانهم في الجنوب اللبناني لن تقلل عزيمتهم هذه الموجات من الاعتداءات الاسرائيلية بل انهم يقفون باملهم، يقفون بايماهم لمواجهة هذه الاعتداءات والصبر عليها والصمودفي وجهها و مواجهة كل نتائجها.
و منذابداً هذاالشعب نضاله تقف الموأمرت عليه لم تتوقف الاعتداءات علي مراكزه و قراهومدنه، بلاستمرتازدادت يومابعد يوم، موأمرات من العدوالاسرائيلي و احياناموأمرات منالاشقاء كا يواجهها هذاالشعب بصبرو الم، وانهذاالشعب وهوياجه هذهالاعتداءات يثقبانهسيخرج من هذهالمحنة و سيحققالنصر ان شاء اللّه.
وفيالاشهرالاخيرة ركزهذالعد وعدوانه عليالجنوباللبناني، ماذايهدفمن هذاالعدوان انه يهدف الي تحطيمارادة اولئك الصامدين في الجنوب انه يهدف الي بذرالشقاِ بين الفلسطينيين واللبنانيين في الجنوب، ولكنارادةالشعب اقوي، والحمداللّه واجهواذلكبصبر و مزيدمنالالتحام.
لقد كانت وحدة الشعبالفلسطيي مع الشعباللبناني من الجنوبواخوانناالشيعة، كانت هذه الوحدة اقوي سلاح واجهنافيه كل الهجماتالماضية، واليوميحاولالعدوباستمراراعتداءاته ان يثيرالشقاِ ولكننا نصر من خلالالتعاونوالاتحاد معاً علي تخطي هذه العقبات.
والحمدللّه اننانسير في هذا الطريق واننانتطلع دائما الي ان نواجه الاعتداءات باستمرار بهذا الموقف الواحد الموحد.
هذهالوحدة هي التي حمتالجنوب في الفترةالماضية عند ماجري الاعتداء الواسععلي الجنوب اللبناني و استطاع المقاتلون ان يواجهوا هذاالعدوا الشرسثمانية ايامبلياليها، قاتلوا هذا العدوالذي كان يريد ان ينهيالمعركة في ساعات ليضع كلالمقاتلين اسري بين يديه، ولكنالشعب بصموده التحامه بالمقاتلين استطاع ا يواجه هذا العدان و ان يرده علي اعقابه.
انالعدوالصهيوني يهمه مناطقالجنوباللبناني و خاصة لانفيها مياهالليطاني وهو الا يقيم مشاريعه في صحراء النقب يتطلع الي المياه و يركزاعتداء اته علي مناطق المياه و لذلك يتطلع الي منطقة الليطاي يريد ان يضع يده عليها حتي يزود بحيرة طبريه التي انخفض منسوبها، بزودا بالمياه التي يحتاج اليها.
واذاوصل الاسرائيليون لاسمحاللّه الي منابع الليطاني معني ذلك اه زود مشاريعه التي يريد انيروي بها صحراء النقب بمايحتاجمنالمياه، واذاصمدا منعناهفان ذلك يعي جفاف مشروعاتهالتي خطط لها منذثلاث سنوات لزيادة كفاءة و مزروعات تلك الصحراء ان كيد العدو سيردالي نحره انشاءالله وانه يريدان يشغل منظمةالتحريرالفلسطينية عن هدفهاالاساسي باستمرارنضا لها في داخل الارض المحتلة و ان الشعب الصامد هناك كل يوم يقوم بعلميةعسكرية في عمق العدو و هويؤثر علي وجوده بضرباته، ويمنعالهجرة يهز كيان العدوالاقتصادي والسياسي، ويحرز شعبنا بعذالك في تحركه السياسي انتصارات كبيرة.
عند ما جاء وا بمؤامرة كامب ديفيد ارادوا ان يجدوا بعض الناس الذين يؤيدون مشروع الحكم الذاتي الذي جاءت به مؤامرة كامب ديفيد، ولكن الحمدللّه ايمانالشعب كانقويابريه و قويا بقضيته ولذك استطاع هذاالشعب ان يكون في موقف موحدو ان يقول للجميع امام العالم اجمع لا، لن يقف واحد خلف هذاالشعب ان يكون في موقف موحدو ا يقول للجميع امام العالم اجمع لا، لن يقف واحد خلف هذاالمشروع ولن يرضي واحد بهذاالمشروع، و من اجل ذلك خرج زير خارجية الولاياتالمتحدةالامريكية بعد آخر زيارة له الي الارض المحتلة، خرج الي اروبا ليعلن امام وزراء خارجية اروبا لم نجد في كل فلسطين لافي الضفةالمغربية ولا في قطاع غزة رجلا واحدا يمكن ان يتعاون معنا في مشروع الحكم الذاتي الذي عرضناه.
واعلن شعبنا فيالارض المحتلة انه يلتف حول منظمةالتحريرالفلسطينية فاعطاها ذلك دفعا سياسياقويا، كذلك احرزت هذهالمنظمة انتصاراتها ايضاً في الساحةالسياسية في كل اطراف العالم.
ايهاالاخوة ان ثورتكم، و شعب فلسطين يناضل، تعطيه دفعا قويا و شحنات من الايمان اقوي ولذلك نحن وشعبنا هناك يتطلع الي وقفتكم دائما الي جانبه واننالنثق انكم بايمانكم، بقلوبكم، بحماسكم، كل شعبكم يقف الي جانب هذا الشعب الذي يواجهالعدوان و انه يثق ان النصر انشاءاللّه قريبا و سوف يتحقق النصرو تزول موجباتالضلال التي حلت فوِ فلسطين ليشرِالنور نورالايمان انشاءاللّه و تشع منالمسجدالاقصي انوارالنصر و انوارالايمان من جديد باذن اللّه.
حياكم اللّه والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته.
نايب رئيس (بهشتي) - الاخ ابوجهاد.
ابوجهاد ـ مترجم ـ بسم اللّه الرحمن الرحيم.
برادر رئيس مجلس خبرگان، برادران اعضاي مجلس خبرگان بزرگترين افتخار ما است كه امروز ميهمان شما هستيم من از طرف برادر ابوعمار و از طرف كليه برادران مجاهد خود از رهبران سازمان الفتح و سازمان آزاديبخش فلسطين درود كليه برادران و كليه مردم فلسطين را به شما ميفرستم.
مردم فلسطيني كه اكنون در سرزمين فلسطين زير سلطه اسرائيل زندگي ميكنند.
ما هميشه به ياد گفتار خدا هستيم كه فرمود: «قل اللهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعزمن تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك علي كل شيء قدير» همچنين آية ديگر كه ميفرمايد: «و نريد ان نمن علي الذين الستضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة نجعلهم الوارثين».
ما به ياد داريم تمام سرگذشت اين انقلاب و سير تاريخي اين انقلاب را، روزهائي كه مردم ستمديدة ايران با ظلم و طغيان شاه روبرو شدند و اين مردم در برابر شكنجههاي وحشيانه شاه بودند همانگونه كه مردم فلسطين اكنون با شكنجههاي وحشيانه اسرائيل روبرو هستند.
خدا براي شما پيروزي و نصر در برابر طاغوت عرصه كرد اما مردم فلسطين اكنون منتظر پيروزي ديگر هستند.
ما وقتي در برابر توطئههاي كمپ ديويد و توطئههاي دشمن مرتب روبرو بوديم و حصارهاي سياسي از طرف دشمن به ما تنگتر ميشد پيروزي شما يك راهگشائي براي ما بود كه اين حلقه حصار را درهم شكست.
مقامات رهبري اسرائيل در تحليل و بررسهائي كه پس از پيروزي انقلاب داشتند به اين نتيجه رسيدند و اين را در گزارشات خود گفتند كه بزرگترين ضربهاي كه در منطقه خوردند خود اسرائيل بود چرا كه اين پيروزي انقلاب اسلامي ايران بزرگترين ضربه را به امپرياليسم آمريكا و اسرائيل كه دست آمريكا در منطقه هست، زد.
پيروزي انقلاب اسلامي ايران اين حقيقت را به ما نشان داد كه اگر انسان مسلح به يك ايدئولوژي و اعتقاد باشد ميتواند بدون اسلحه بر دشمن خود پيروز شود ميتواند بر طغياني كه بر او مسلط است پيروز شود انقلابي كه مرتب رهبر حكيم ايران تكرار ميكرد كه با «اللّه اكبر» پيروز شد اللّه اكبري كه به تمام جهان اسلام ثابت كرد، يعني پيروزي حق برباطل يعني پيروزي مردم بر طاغوت يعني در نتيجه پيروزي مستضعفين بر مستكبرين بود.
تمام جهان اكنون به ايران و به تمام سير تحولات ايران مينگرند، تمام مستضعفين اكنون منتظر قانون و سياست كلي كشور هستند آنها حتي از جريانات دقيق اين مجلس باخبرند.
و بيشتر از همه منتظران اخبار ايران، مردم ستمديده فلسطين هستند مردمي كه در زيريوغ ضربات اسرائيل زندگي ميكنند بيشتر مردمي كه در زندانهاي اسرائيل هستند آنها منتظر پيروزيهاي پي در پي شما در ايران ميباشند آنها تشكر ميكنند از موضعگيري سياسي و از روزه سياسي كه در ايران شروع كردهايد آنها با اين كار شما اميد ديگري و جاي ديگري از اين كار پيدا ميكنند و يك اميد تازهاي براي آنها پيدا ميشود.
اين مردمي كه اكنون در خيمه گاههاي فلسطين، مردميكه زير ضربات شديد اسرائيل زندگي ميكنند مردمي كه زير بمباران هواپيماهاي اسرائيل زندگي ميكنند همچنين برادران آنها در جنوب لبنان تمام آنها با صبر و استقامت در برابر حملات وحشيانه اسرائيل استقامت ميكنند و آنها باايمان و صبر منتظر هستند تا پيروز بشوند.
از زماني كه اين ملت شروع به مبارزه كرد توطئههاي دشمن شروع شد توطئه هائي كه از دوست و دشمن براي او ميسازند اما او با دلي پرقدرت و ايمان در برابر آنها مبارزه ميكند و او به اميد پيروزي است.
و در مدت اخير كه اسرائيل حملات شديد خود را بر جنوب لبنان تمركز ميدهد هدف او اين است كه استقامت و صبر را در هم بشكند و ايجاد اختلاف و تفرقه بين برادران فلسطيني و لبناني بكند اما او نميتواند و اراده ملت قويتر است.
از اول اتحاد و وحدت بين مردم فلسطين و لبنان بود و اين قويترين سلاحي است كه ما در برابر حملههاي اسرائيل داريم.
اسرائيل ميخواهد كه اين اتحاد را در هم بشكند و ايجاد اختلاف و تفرقه بكند اما ما اصرار ميكنيم و بر آن هستيم كه اين اتحاد باشد.
همين اتحاد بود كه حمله شديد مدتي قبل به جنوب لبنان را درهم شكست و آن نظر اسرائيل را كه ميخواست در چند ساعت جنوب لبنان را اشغال كند با ايستادگي هشت شبانه روز مردم مباررز فلسطين و جنوب لبنان نقشه او خنثي گرديد.
هدف اساسي اسرائيل از حملات به جنوب لبنان اين است كه به سرچشمة رود ليطاني برسد تا مسير آب رود ليطاني را از جنوب لبنان به طرف درياچه طبريه واريز كند و هدف او از اين آبياري مناطق سرزمين اشغال شده و صحراي نقب است.
و اگر اسرائيل توانست به اين برنامه خود يعني سرچشمه آب رود ليطاني برسد يعني اينكه برنامههاي سه ساله آبياري منطقه سرزمينهاي اشغال شده جامه عمل ميپوشد اما ما بايد جلو اين نقشه دشمن را بگيريم.
هدف اساسي اسرائيل وارد ساختن ضربات مرتب به ملت فلسطين و مبارزان فلسطين است تا اين كه از هدف اساسي خود يعني از بين بردن اسرائيل جلوگيري كنند هدف او مشغول كردن مبارزان فلسطين است اما بحمداللّه مبارزان فلسطين روزي نيست كه يك عمل نظامي در داخل سرزمين اشغال شده انجام ندهند آنها هدفشان محدود ساختن فعاليتهاي سياسي و تحرك سياسي فلسطينيها است خصوصاً پس از اينكه توطئه كمپ ديويد خنثي شد و آنها نتوانستند حتي يك نفر از فلسطينيها را خصوصاً در سرزمين اشغال شده به پشتيباني از طرح خودمختاري فلسطين پيدا كنند و حتي وزير امور خارجه آمريكا در اروپا پس از سفر اخير اسرائيل گفت ما حتي يك فلسطيني را در خود فسلطين پيدا نكرديم كه پيشتيبان طرح خودمختاري فلسطين باشد.
همچنين ملت فلسطين پشتيباني خود را از سازمان آزاديبخش فلسطين اعلام كرد و اين سبب شد كه سازمان آزاد يبخش فلسطين پيروزيهاي سياسي خود را در سطح جهان گسترش بدهد.
مردم فلسطين منتظر پشتيباني و انقلاب شما هستند آنها با اين پشتيباني اراده و عزم خود را افزايش ميدهند آنها منتظر پيروزي و انقلاب خودشان هستند خصوصاً زماني كه انقلاب ايران پشتيبان آنها است.
آنها اميد دارند روزي كه بيت المقدس آزاد شود و مركز نور و ايمان شود و مركز آزادي تا زماني كه اين ظلم و طغيان شكست بخورد و مردم ستمديده پيروز شوند.
حياكم اللّه و السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.
نايب رئيس (بهشتي) - ملت عزيز ايران، خوشوقتيم كه در اثناي انجام وظيفه خطير بررسي نهائي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اين توفيق را پيدا كرديم كه در اين ساختمان كه يكروزي پايگاه دشمنان اسلام و امت اسلام و دشمنان فلسطين و خلق مبارز فلسطين بود، از گروهي از پيشگامان و مجاهدان پيشتاز فلسطين پذيرائي كنيم.
به نمايندگي از شما ملتي كه هميشه عشق خودتان را به فلسطين، آرمان فلسطين و آزاد كردن سرزمين فلسطين، سرزمين مسجدالاقصي، ابراز كردهايد، خيرمقدم ميگوئيم.
خوب به يادم ميآيد كه نزديك به بيش از سي سال پيش بود كه در ايران به رهبري روحانيت مبارز و متعهد ايران تظاهرات عظيمي عليه اشغال سرزمين فلسطين برپا شد و از همان روز ملت ما خودش را شريك ملت فلسطين در همه رنجها و محروميتها ميديد، و باور كنيد حتي آن موقع هم، در آن شرايطي كه زمينه مقدمات نهضت عظيم ملي نفت در ايران فراهم ميشد، ما باور نميكرديم كه يك روز در چنين بنائي ميزبان برادران فلسطينيمان باشيم.
براي ما موجب بسي خوشحال است و آرزو ميكنيم كه ديري نپايد كه در اينجا و در همه سرزمينهاي اسلام جشن آزادي فلسطين و پيروزي خلق مبارز فلسطين را بر دشمن دژخيمش برپا كنيم.
ان شاء اللّه.
(نمايندگان ـ ان اشاء اللّه) صدوقي ـ نهضت مردم ايران درسي سال قبل به رهبري روحانيت مبارز مخصوصاً آيت اللّه كاشاني بود و خوب است در اينجا هم اسمي از آن مرد بزرگ برده شود چون همكاريهاي بسيار ارزندهاي براي ملت ما انجام داد.
همچنين خوب است كه از حضرت امام موسي صدرهم كه بيش از يك سال است او را مخفي و پنهان كردهاند، نامي برده شود و از او تجليلي به عمل آيد.
نايب رئيس (بهشتي) - هر دو را جنابعالي بيان فرموديد و مطالب ما را با بيان خودتان تكميل فرموديد، متشكريم.
آقاي كياوش بفرمائيد.
كياوش ـ بسم اللّه الرحمن الرحيم.
موقع را مغتنم ميشمارم و پيشنهاد ميكنم كه موافقت بفرمائيد مجلس بررسي قانون اساسي نيز مثل ساير برادران دانشگاهي و حوزه علميه قم براي اعلام همبستگي و تفهيم كلمه توحيد به جهان و اعلام همبستگي با كلية برادران فلسطيني علي الخصوص برادراني كه در زير شكنجههاي دژخيمان صهيونيسم هستند، فردا را روزه اعلام بداريد.
صدوقي ـ عرض كنم كه روزة ما بايد به طريق ديگري باشد روزة ما اين است كه كمك كنيم هر چه زودتر قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به تصويب برسد.
نايب رئيس (بهشتي) - آقاي كياوش ميفرمايند مانعةالجمع هم نيست.
با اجازه دوستان از برادران فلسطيني خدا حافظي ميكنيم.
(در اين موقع اعضاء هيأت رئيسه به نمايندگي از همة نمايندگان مجلس خبرگان، با هيأت فلسطيني كه در جلسه علني حضور يافته بودند، خداحافظي كردند.)

5ـ طرح و تصويب اصل 92 (اصل يكصد و هفدهم) نايب رئيس (بهشتي) - خوب، كارمان را ادامه ميدهيم اصل 92 مطرح است از آقاي آيت خواهش ميكنم قرائت بفرمايند.
اصل 92 ـ رئيس جمهور به اكثريت مطلق آراء شركت كنندگان انتخاب ميشود ولي هرگاه در دور نخست هيچ يك از نامزدها چنين اكثريتي به دست نياورد، روز جمعه هفته بعد براي بار دوم رأي گرفته ميشود، در دور دوم تنها دو نفر از نامزدها كه در دور نخست آراء بيشتري داشتهاند شركت ميكنند، ولي اگر بعضي از نامزدهاي دارنده آراء بيشتر، از شركت در انتخابات منصرف شوند از ميان بقيه، دو نامزدي براي انتخاب مجدد معرفي ميشوند كه در دور نخست بيش از ديگران رأي داشتهاند.
صدوقي ـ بحثي ندارد، رأي بگيريد.
نايب رئيس (بهشتي) - بلي، گويا همة بحثها راجع به اين اصل در جلسه صبح شده است.
آيا مطلب تازهاي دوستان دارند؟ آقاي رباني شيرازي سؤالي داشتيد؟ (رباني شيرازي ـ من مخالفم) مخالفيد؟ بسيار خوب، آقاي سبحاني سؤالي بود؟ سبحاني ـ اولا مقيد كردن به جمعة هفته بعد شايد از حالا دست آنها را ببندد شايد مقتضيات ايجاب كند كه مثلا...
(هاشمي نژاد ـ مثلا روز سه شنبه باشد.)
(خنده نمايندگان) خير، مثلا فاصله بيشتري غير از جمعه هفته بعد لازم باشد، شما هم كه آقاي هاشمي نژاد، علم غيب ميدانيد، اين يك مطلب و مطالب ديگر اينكه در عبارت «اگر بعضي از نامزدهاي دارندة آراء بيشتر»، مقصود از آن «بعض» يكي از آن دو نفر است؟ همان دو نفري كه رأي بيشتر به دست آوردند؟ اين مبهم است و مطلب براي خواننده روشن نيست.
نايب رئيس (بهشتي) - توضيح بدهم، راجع به مطلب اولي كه فرموديد، فاصله هر چه كمتر باشد تجربه نشان داده است بهتر است.
بنابراين در اينجا هم حداقل فاصله رعايت شده است، و چون انتخاب رئيس جمهور اهميت دارد خواستهايم كه از اين جهت تأخيري بوجود نيايد.
و اما اينكه نوشته شد «بعضي از نامزدهاي دارندة آراء بيشتر» لازم نيست يكي از آن دو نفر باشد.
ممكن است از يك ليست ده نفري، در اين فاصله پنج نفرشان منصرف شوند.
بنابراين ميگوئيم از باقيمانده نامزدها، دو نفر اول.
آقاي بشارت سؤالي داريد؟ بشارت ـ وقتي كه اين دو نفر فرض ميكنيم سي درصد از آراء مردم را به خودشان اختصاص دادهاند، در حقيقت اين دو نفر را نامزد بعدي كردهايم، بدين ترتيب آيا مردم را ملزم نكردهايم كه بين اين دو نفر يكي را انتخاب كنند؟ اين يك نوع اجبار براي مردم نيست؟ اينها كه اينقدر محبوبيت ندارند كه فقط سي درصد آراء مردم را بردهاند، چطور ممكن است كه مردم را وادار كنيم كه حتماً يكي از آن دو نفر را انتخاب كنند؟ (نايب رئيس (بهشتي) - به هر حال اين، از بن بست اجتماعي بهتر است.)
يك عده ديگري را نامزد كنند، شايد اينها اصلا محبوبيت اجتماعي ندارند.
نايب رئيس (بهشتي) - خوب، اگر نامزدهاي بعدي هم به همين سرنوشت دچار شدند چه بايد كرد؟ پس بالاخره يك روزي به اين مسأله ميرسيم.
(بشارت ـ دو سه بار ادامه بدهيد تا...)
تا ان شاءاللّه عمر ملت به انتخابات بگذرد.
آقاي دكتر غفوري فرمايشي بود؟ گلزاده غفوري ـ من ميخواستم اينجا يك تذكري بدهم.
اولا اميدواريم كه در نظام جمهوري اسلامي ايران همه مردم مشاركت درامور اجتماعي را يك نوع تكليف براي خودشان بدانند، ولي از آنجا كه بايد در قانون اساسي همه حوادث را پيش بيني كرد و در گذشته هم سوابق تلخي از شركت نكردن مردم در اين امور داشتهايم، در اينجا بايد يك حداقلي براي آراء مردم در نظر بگيريم.
الان از سي و شش ميليون جمعيت ايران حدود بيست و دو ميليون نفر ميتوانند در انتخابات شركت كنند و رأي بدهند، يعني حق رأي دادن دارند.
با اين چيزهائي كه در اينجا نوشته شده اگر در بين نامزدهاي رياست جمهوري، يك نفر كه اكثريت مطلق دارد فرض بفرمائيد سه يا چهار ميليون رأي داشته باشد، آيا اين شخص باز هم برگزيدة همه مردم ميتواند باشد؟ بنابراين من پيشنهاد ميكنم كه يك حداقل و يك حد نصاب در اينجا گذاشته شود تا رئيس جمهور، مفهوم و مصداِ جمهوري و جمهوري اسلامي پيدا كند و رئيس جمهور منتخب همة مردم باشد.
به هر حال من پيشنهاد ميكنم كه يك حداقل، مثلا يك چهارم يا يك پنجم ا زكل كساني كه حق رأي دارند، در اينجا گنجانيده شود تا خداي ناكرده ما يك روزي را نبينيم كه كساني به عنوان برگزيده مردم معرفي شدهاند كه واقعاً رأي اكثريت مردم را نداشته باشند.
نايب رئيس (بهشتي) - آقاي دكتر غفوري، اگر اين مقدار حداقل كه شما ميفرمائيد باز هم به دست نيامد، آنوقت تكليف مملكت چه ميشود؟ گلزاده غفوري ـ آنوقت معلوم ميشود كه رضايت عمومي حاصل نشده و بايد يك فكر اساسي كرد.
نايب رئيس (بهشتي) - مملكت همينطور بلاتكليف بماند تا يك فكري بكنيم؟ گلزاده غفوري ـ مقصود اين است كه به اين موضوع توجه داشته باشيد و يك فكري برايش بكنيد.
نايب رئيس (بهشتي) - آقاي يزدي فرمايشي داريد؟ يزدي ـ چون كلمه «نامزدها» زياد تكرار شده، اگر در عبارت «ولي اگر بعضي از نامزدهاي دارنده آراء بيشتر» بنويسيم «ولي اگر بعضي از آنان...
» اين هم مطلب را تمام ميكند و هم اين كلمه كمتر تكرار شده است.
نايب رئيس (بهشتي) - شايد اين تكرار به استحكام بيشتر بيارزد.
آقاي فاتحي؟ فاتحي ـ در اينجا آمده است كه اگر بعضي از نامزدهاي دارنده آراء بيشتر از شركت در انتخابات منصرف شوند در اينصورت از بين نامزدهاي دو نفري كه رأي بيشتري دارند به مردم اجازه ميدهيم كه به آنها رأي بدهند ولي شايد عدهاي از مردم تجديد نظر كرده باشند و در انتخاب مجدد به نامزدهاي ديگري غير از اين دو نفر رأي بدهند و اتفاقاً رأي بيشتر هم به دست بياورند بنابراين مقيد كردن مردم به اين كه حتماً به اين دو نفر از نامزدها رأي بدهند جنبه شرعي ندارد.
نايب رئيس (بهشتي) - آقاي رباني شيرازي به عنوان مخالف بفرمائيد صحبت كنيد.
رباني شيرازي ـ مطلبي را كه آقاي دكتر غفوري بيان فرمودند همان مطلبي بود كه من ميخواستم عرض كنم و گفتار ايشان مستغني است از آنكه من مطلبي را بيان كنم مضافاً به اينكه وقتي كه ما رئيس جمهوري را با آراء مردم انتخاب ميكنيم معنايش اين است كه خواسته مردم برآورده شود و رئيس جمهوري پشتوانه مردمي داشته باشد.
اگر چنانچه درصد آراء كم شد به قسمي كه مورد اعتماد اكثريت مردم نبود، اين رئيس جمهور براي مردم، رئيس جمهور نميشود.
بايد براي چنين بن بستي فكري كرد و حدنصابي دارد كه اگر به آن حدنصاب رسيد آن شخص رئيس جمهور است و اگر چنانچه به آن حد نصاب نرسيد آنوقت بايد يك فكر و چارهاي انديشيد.
نايب رئيس (بهشتي) - ما كه نميتوانيم مجلس را معطل كنيم.
آقاي دكتر غفوري حدود دو هفته قبل اين مطلب را در جلسه مطرح كردند و لازم بود در اين مدت دو هفته خودشان هم آن فكر و چاره را ميگفتند.
(گلزاده غفوري ـ ما طرح ميدهيم، كسي نميخواند و كسي هم نميپرسد.)
آقاي منتظري بفرمائيد.
رئيس منتظري ـ همانطوري كه صبح گفتم تا عبارت اينجا مبهم و ناقص است، براي اينكه اينجا كه آمده است «در دور نخست آراء بيشتري داشتهاند شركت ميكنند» صريح نيست كه مقصود كسي است كه اكثريت مطلق دارد يا اكثريت نسبي؟ پس بايد بنويسيم «كسي كه اكثريت مطلق پيدا كند رئيس جمهور خواهد بود».
قرشي ـ راجع به اكثريت مطلق و اينكه هيچيك از نامزدها چنين اكثريتي به دست نياورد، توضيح بفرمائيد.
نايب رئيس (بهشتي) - توضيحش اين است كه اگر ده نفر رياست جمهوري هستند انتخابات برگزار ميشود، چهارده ميليون نفر رأي ميدهند، نفر اول هفت ميليون و يك رأي ميآورد، در اينجا انتخابات تمام است چون اين يك نفر از چهارده ميليون رأي، اكثريت مطلق به دست آورده است زيرا نصف به علاوه يك كل آراء را دارد.
پس در اين حالت كه چهارده ميليون رأي به نام ده نفر در صندوقها ريخته شده وقتي نفر اول حداقل هفت ميليون و يك رأي داشته باشد، مسأله انتخابات تمام است و او رئيس جمهور است، ولي اگر نفر اول 6999999 رأي وي يا حتي درست هفت ميليون رأي آورد و بقيه آراء هم بين ديگران تقسيم شده باشد، در اينجا نفر اول اكثريت نسبي دارد ولي چون اكثريت مطلق ندارد يعني كل آراء به دست آمده او نصف به علاوه يك نيست در اينجا است كه ميگوئيم بايد از فرمول دوم استفاده كرد.
يعني مجدداً انتخابات را برگزار ميكنيم و نفر اول و دومي كه بيش از ديگران رأي آوردهاند، معين ميشوند و مردم فقط به يكي از اين دو نفر رأي ميدهند و هر كدام رأي بيشتري آورد خودبخود اكثريت مطلق خواهد داشت و او به عنوان رئيس جمهور معرفي ميشود.
موسوي تبريزي ـ مطلبي را كه آقاي دكتر غفوري فرمودند كه ممكن است روزي كار بجائي برسد كه فقط دو سه ميليون نفر در انتخابات شركت كنند و رئيس جمهور با رأي اين دو، سه ميليون نفر انتخاب شود، آنوقت معلوم ميشود كه مردم نظام جمهوري اسلامي را نخواستند و قبول ندارند، يعني بايد اصلا به فكر يك نظام جديد باشند.
رباني شيرازي ـ اين معنايش اين نيست كه جمهوري را قبول ندارند، بلكه كانديداها را قبول ندارند.
نايب رئيس (بهشتي) - آقاي عرب سؤالي بود؟ عرب ـ من يك پيشنهاد اصلاح عبارتي دارم يعني در صدر ماده بايد نوشته شود «رئيس جمهور با اكثريت مطلق آراء...
» و اصلاح ديگر اينكه در آنجا كه نوشتهايد «روز جمعه هفته بعد براي بار دوم رأي گرفته ميشود» بنويسيم «احذ رأي ميشود».
نايب رئيس (بهشتي) - بسيار خوب، آقاي فوزي فرمايشي داريد؟ فوزي ـ به نظرم اكثريت مطلق آراء فايدهاي در انتخاب رئيس جمهور از حيث كثرت آراء ندارد زيرا بالفرض اگر در دفعه اول با هفت ميليون رأي اكثريت مطلق به دست نياورد، و در دفعة دوم مثلا با سه ميليون رأي اكثريت مطلق را دارا باشد، لازم ميآيد با هفت ميليون رأي برنده نباشد ولي با سه ميليون رأي برنده شده باشد.
نايب رئيس (بهشتي) - صبح هم اين مطلب را فرموديد و عرض شد كه اين احتمال بسيار ضعيف است و معمولا به عكس آنچه فرموديد هست.
چون وقتي در دور دوم مردم بايد يكي از آن دو نفر را انتخاب كنند وسواس بيشتري به خرج ميدهند و معمولا آراء بيشتري در صندوقها ريخته ميشود.
به هر حال همانطوري كه در پيش نويس قبلي هم صاحبنظران پيش بيني كرده بودند و ما هم كم و بيش همان مطلب را در اينجا ذكر كردهايم چون حالت بن بست براي مملكت بهيچ وجه خوب نيست و بدترين حالتها است، خواستهايم بدين ترتيب بن بست را شكسته باشيم و اگر ملت ميبيند كه واقعاً در شرايطي است كه نميتواند يك نفر را به عنوان رئيس جمهور انتخاب كند كه مورد اعتماد اكثريت مردم باشد، حتماً يك فكري خواهد كرد.
با اجازه دوستان يك بار ديگر اين اصل را براي رأيگيري ميخوانم: اصل 92 (اصل يكصد و هفدهم) ـ رئيس جمهور با اكثريت مطلق آراء شركت كنندگان انتخاب ميشود، ولي هرگاه در دور نخست هيچيك از نامزدها چنين اكثريتي به دست نياورد، روز جمعه هفته بعد براي بار دوم رأي گرفته ميشود، در دور دوم تنها دو نفر از نامزدها كه در دور نخست آراء بيشتري داشتهاند شركت ميكنند، ولي اگر بعضي از نامزدهاي دارنده آراء بيشتر، از شركت در انتخابات منصرف شوند، از ميان بقيه، دو نامزدي براي انتخاب مجدد معرفي ميشوند كه در دور نخست بيش از ديگران رأي داشتهاند.
نايب رئيس (بهشتي) - از آقايان منشيها خواهش ميكنم در اخذ و شمارش آراء نظارت بفرمايند.
(اخذ رأي بعمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) - عده حاضر در جلسه هنگام اخذ رأي شصت و چهار نفر، تعداد كل آراء شصت و شش رأي (دو رأي بقيه قرعه خارج شد) آراء موافق پنجاه و چهار رأي، آراء مخالف پنج رأي و آراء ممتنع پنج رأي، بنابراين تصويب شد، تكبير (حضار سه مرتبه تكبير گفتند).
مكارم شيرازي ـ يك بار ديگر توصيه بفرمائيد كه دوستان موقعي كه رأي ميدهند توجه داشته باشند كه كارتهاي رأي بهم نچسبد و در نتيجه تعداد آراء بيشتر نشود.
يزدي - گاهي سهواً اين طور ميشود، عمداً كسي دو رأي نميدهد.

6ـ طرح و تصويب اصل 93 (اصل يكصد و هجدهم) نايب رئيس (بهشتي) - از آقاي آيت خواهش ميكنم اصل بعدي را قرائت بفرمايند.
اصل 93 ـ مسئوليت نظارت بر انتخابات رياست جمهوري برعهدة شوراي نگهبان و قبل از تشكيل نخستين شوراي نگهبان برعهدة انجمن نظارتي است كه قانون تعيين ميكند.
نايب رئيس (بهشتي) - فكر ميكنم اين اصل تكميل است و چون به حد كافي در جلسه صبح بحث شده است، ديگر بحث ندارد.
رباني شيرازي ـ فقط يك كلمه «است» را بعد از «شوراي نگهبان» اضافه كنيد و بعد رأي بگيريد.
صافي ـ در اينجا كه نوشته شده «قانون معين ميكند» مقصود چه قانوني است؟ نايب رئيس (بهشتي) - عرض شد و قبل از تشكيل مجلس شوراي ملي، قانون شوراي انقلاب است و وقتي هم مجلس تشكيل شد بديهي است كه قوانين را مجلس شوراي ملي وضع ميكند.
آقاي فوزي شما فرمايشي داريد.
فوزي ـ اگر منظور از قانون مصوب مجلس شوراي ملي باشد، اشكالي متوجه اين اصل است، و الا اشكال مرتفع است.
سبحاني ـ در پيش نويس قبلي انجمن عالي نظارت نوشته شده، چرا آن را تغيير دادهاند؟ نايب رئيس (بهشتي) - انجمن نظارت تعبير مصطلح روز است، به اين ترتيب دوستان تذكرات خود را دادند، يك بار ديگر اين اصل را براي رأيگيري با ورقه ميخوانم: اصل 93 (اصل يكصد و هجدهم) ـ مسئوليت نظارت بر انتخابات رياست جمهوري برعهدة شوراي نگهبان و قبل از تشكيل شوراي نگهبان برعهدة انجمن نظارتي است كه قانون تعيين ميكند.
نايب رئيس (بهشتي) - لطفاً گلدآنها را براي اخذ رأي نزد دوستان ببريد از آقايان منشيها هم خواهش ميكنم در اخذ و شمارش آراء نظارت بفرمائيد.
(اخذ رأي بعمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) - نتيجه رأيگيري، عدة حاضر در جلسه هنگام اخذ رأي شصت و چهار نفر، تعداد كل آراء شصت و پنج رأي (يك رأي اضافي به قيد قرعه حذف شد) آراء موافق پنجاه و نه رأي، آراء مخالف يك رأي و آراء ممتنع چهار رأي، بنابراين تصويب شد، تكبير (حضار سه مرتبه تكبير گفتند).

7ـ طرح و تصويب اصل 94 (اصل يكصد و نوزدهم) نايب رئيس (بهشتي) - اصل 94 مطرح است البته يك اصلاح عبارتي در آن شده است عنايت بفرمائيد با آن اصلاح قرائت ميشود.
اصل 94 ـ هر گاه مدت رياست جمهوري پايان يابد و انتخاب رئيس جمهور جديد به علت اغتشاش كشور ممكن نباشد رئيس جمهور با تصويب مجلس شوراي ملي و شوراي نگهبان و ديوانعالي كشور و تأييد رهبري براي مدتي محدود كه تعيين خواهند كرد به كار خود ادامه ميدهد.
نايب رئيس (بهشتي) - يك پيشنهاد اصلاحي هم من دارم راجع به خود اصل كه اگر دوستان ديگر نگفتند نوبتم كه رسيد ميگويم.
آقاي موسوي تبريزي شما نظري داريد؟ (موسوي تبريزي مخالفم.)
آقاي فوزي شما نظري داريد؟ (فوزي ـ مخالفم.)
آقاي مكارم شما نظري داريد؟ (مكارم شيرازي ـ بنده پيشنهاد يك اصلاح عبارتي دارم.)
اصلاحتان مطلبي است؟ مكارم شيرازي ـ بله) پس اجازه بفرمائيد براي بعد، آقاي پرورش نظري داريد؟ (پرورش ـ يك اصلاح مطلبي دارم.)
آقاي آيت نظري داريد؟ (آيت ـ بنده مخالفم.)
آقاي دكتر قائمي نظري داريد؟ (دكتر قائمي ـ مخالفم.)
آقاي قرشي نظري داريد؟ (قرشي ـ اين كلمه «دچار اغتشاش» را تبديل كنيد به «در موارد ضرورت.
» بسيار خوب، خود بنده هم پيشنهادي دارم كه اگر دوستان مخالف نگفتند خواهم گفت، آقاي بني صدر نظري داريد؟ (بني صدر ـ شما در دو مورد چه پيشنهاد داشته باشم و چه اصلاح عبارتي باشد نميگذاريد كه حرف بزنم.)
آقاي كياوش نظري داريد؟ (كياوش ـ بنده هم اصلاح مطلبي دارم.)
آقاي رباني شيرازي نظري داريد؟ (رباني شيرازي ـ من نظرم اين است كه «در حالت جنگ» اضافه شود.)
در اينجا كسي به عنوان موافق اسم ننوشته است آقاي تهراني نظري داريد؟ (تهراني ـ اسم بنده را به عنوان موافق بنويسيد.)
آقاي موسوي به عنوان مخالف بفرمائيد.
موسوي تبريزي ـ بسم اللّه الرحمن الرحيم.
هر گاه مدت رياست جمهوري پايان يابد (آنطور كه آقاي دكتر بهشتي اصلاح فرمودند) و انتخاب رئيس جمهور جديد به علت اغتشاش كشور ممكن نباشد رئيس جمهور با تصويب مجلس الي آخر.
البته يك اشكالي آقاي بني صدر داشتند كه فرمودند و صبح جواب داده شد، اشكال ديگري كه به نظر من ميآيد اين است كه اغتشاش در كشور ممكن است از جانب خود رئيس جمهور باشد، نه از اين نظر كه جرمي مرتكب شده است يا مثلا فرض بفرمائيد بگوئيم متهم است اصلا سوء اداره دارد، سوء سياست دارد، سوء اداره و سياست از آن مفاهيمي است كه «يدرك ولا يوصف» اگر اينطور باشد مثل آن مثلي ميماند كه بچهاي در بغل مادرش گريه ميكرد يك سياهي آمد گفت نه نه، گريه نكن و نترس بچه، گفتند آقا اين بچه از تو ميترسد شما برويد كنار او گريهاش را قطع ميكند، بنابراين اگر علت اغتشاش كشور به وسيله رئيس جمهوري باشد آن رئيس جمهور ديگر نبايد دوباره رئيس جمهور باشد اگر مدت رياست جمهوريش پايان يافته باشد بايد شورائي مركب از ديوانعالي كشور و يك فرد هم از شوراي نگهبان يا اينكه خود رهبر و شوراي رهبري در آن مدت اين رياست را عهده دار باشد و امور مملكت را خودش اداره بكند، اگر اينطور باشد ديگر آن رئيس جمهور را نبايد بگوئيم بدون انتخابات و بدون اينكه مجوز قانوني داشته باشد مملكت را اداره بكند چون مدت رياستش هم سرآمده بنابراين شوراي رهبري يا يك شورائي كه مركب از ديوانعالي كشور و يا از شوراي نگهباني كه براي قانون اساسي داشتيم از اينها چند نفر مملكت را براي مدت موقتي اداره بكنند تا مملكت آرام بشود بعد انتخابات جديد بكنند.
نايب رئيس (بهشتي) - متشكرم آقاي فوزي مطلب ديگري داريد؟ فوزي ـ از يك جهتي بنده با ايشان موافق هستم از جهت ديگري خير، و آن اين است كه در كميسيون مشترك مطرح شد كه ممكن است يك وقتي رئيس جمهور عملا ايجاد اغتشاش و ناامني بكند تا رياستش ادامه پيدا كند، براي رفع اين اشكال تأييد رهبري به آن اضافه كردند ولي اضافه كردن تأييد رهبري هم اين اشكال را برطرف نميكند زيرا وقتي كه مقام رهبري متوجه شد كه محيط در اثر ناامني براي انتخابات و رأيگيري مساعد نيست نميتواند اقدامي بكند، بنابراين لازم است در اين قبيل موارد شوراي جمهوري، كشور را اداره كند تا اغتشاش و ناامني برطرف شود.
دكتر شيباني ـ آقا بنده يك تذكري بدهم آقايان بي توجهي ميكنند من اين اصل 98 را پانزده روز پيش تكثير كردم و همين جا بين آقايان توزيع شد، متأسفانه مطالعه نميكنند و ميآيند اينجا وقت جلسه را ميگيرند، من اين اصل را ميخوانم: «در صورت فوت يا كنارهگيري رئيس جمهور يا بيماري بيش از دو ماه يا ساير موجباتي كه مانع از اجراي وظايف شود وظايف و اختيارات رئيس جمهور به استثناي اختيار مربوط به درخواست تجديد نظر نسبت به مصوبات مجلس، با شوراي موقت رياست جمهوري است» و عين آن چيزي را كه آقايان ميخواهند اينجا هست، به فرض اينكه آن رئيس جمهور بد كرد او را عزل ميكنند و اين را به جايش ميآورند.
نايب رئيس (بهشتي) - عرض ميشود به اين ترتيب ماحصل مطالبي كه آقايان ميفرمايند تبديل ميشود به پيشنهادي كه با توجه به اصل بعدي كه برادرمان آقاي دكتر شيباني خواندند اينجا راحت بايد نوشت، كه اين هم يكي از آن حالاتي است كه ادارة كشور به دست شوراي موقت رياست جمهوري خواهد بود و مسأله ديگر تمام ميشود.
اگر مطالب تمام آقاياني كه اينجا اسم نوشتهاند همين است اين را اينجا بياوريم و كار را تمام بكنيم.
دكتر آيت ـ پس اين اصل به طور كلي زائد است و آن مورد را به همان اصلي كه آقاي دكتر شيباني خواندند اضافه ميكنيم.
نايب رئيس (بهشتي) - عرض ميشود كه اينطور پيشنهاد شده است و فكر ميكنم پيشنهاد بجائي باشد، كه ما اين حالت را هم به عنوان يكي از حالات ديگر در موقع تنظيم آن اصل اضافه كنيم و اصلا اين اصل را حذف ميكنيم.
موسوي تبريزي ـ اجازه بفرمائيد تذكري بدهم.
اين بحثي كه ما داريم از آنجاست كه مدت رياست جمهوري تمام شده است.
نايب رئيس (بهشتي) - ما هم ميفهميم عرض كردم كه اين حالت را هم به آن اصل اضافه ميكنيم بنابراين با در نظر گرفتن اصل 98 اين اصل حذف ميشود و شمارة اصل بعدي ميشود 94 حالا اصل 94 جديد مطرح است قرائت ميشود.
اصل 94 ـ انتخاب رئيس جمهور جديد بايد حداقل يك ماه پيش از پايان دورة رياست جمهوري قبلي انجام شده باشد و در فاصله انتخاب رئيس جمهور جديد و پايان دورة رياست جمهوري سابق، رئيس جمهور پيشين وظايف رياست جمهوري را انجام ميدهد.
نايب رئيس (بهشتي) - آقاي يزدي نظري داريد؟ يزدي ـ جمله آخر اين اصل درست نيست، يك رئيس جمهور تا قبل از اينكه مدت رياست جمهوري او پايان يابد به وظايفش عمل ميكند، در جمله اول وقتي كه گفتيم بايد انتخابات يك ماه قبل از پايان مسئوليت او پايان يابد مطلب تمام است اينكه ما مجدداً بگوئيم بايد تا وقتي كه رئيس جمهور دومي انتخاب ميشود رئيس جمهور اولي كارش را انجام بدهد او وظيفه قانوني اش را دارد انجام ميدهد پس اين جمله بعد «در فاصله انتخاب رئيس جديد تا آخر» زيادي است.
نايب رئيس (بهشتي) - اين فقط تصريح است يعني يك چيزي را كه مفهوم جمله اول ميرساند با تصريح تبديل به منطوِ كردهاند بنابراين با اجازة آقايان يك مرتبه ديگر براي رأيگيري خوانده ميشود.
اصل 94 (اصل يكصد و نوزدهم)ـ انتخاب رئيس جمهور جديد بايد حداقل يك ماه پيش از پايان دورة رياست جمهوري قبلي انجام شده باشد و در فاصله انتخاب رئيس جمهور جديد و پايان دورة رياست جمهوري سابق، رئيس جمهور پيشين وظايف رياست جمهوري را انجام ميدهد.
نايب رئيس (بهشتي) - نسبت به اين اصل با ورقه و به صورت مخفي رأي گرفته ميشود.
(اخذ رأي بعمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) - نتيجه رأيگيري را اعلام ميكنم، عدة حاضر در جلسه هنگام اخذ رأي شصت و سه نفر، تعداد كل آراء شصت و سه رأي، آراء موافق پنجاه و هشت رأي، آراء مخالف دو رأي و آراء ممتنع سه رأي، بنابراين اصل 94 با پنجاه و هشت رأي موافق تصويب شد، تكبير (حضار سه مرتبه تكبير گفتند).

8ـ طرح و تصويب اصل 95 (اصل يكصد و بيستم) نايب رئيس (بهشتي) - اصل 95 مطرح است كه قرائت ميشود.
اصل 95 ـ هر گاه در فاصله ده روز پيش از رأيگيري يكي از نامزدهائي كه صلاحيت او طبق اين قانون احراز شده، فوت كند، انتخابات به مدت دو هفته به تأخير ميافتد اگر در فاصله دور نخست و دور دوم نيز يكي از دو نفر حائز اكثريت دور نخست فوت كند مهلت انتخابات تجديد ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) - مسلماً اينجا بايد مدت بگذاريم به اين صورت كه مهلت انتخابات براي دو هفته تمديد ميشود تا اين مطلب روشن بشود.
آقاي سبحاني نظري داريد؟ سبحاني ـ در بعضي از اشكالهائي كه ما ميكنيم شما ميگوئيد كه اين از نوادر است و در قانون اساسي نميآيد.
ميخواهم عرض كنم اين «اگر» كه اينجا آمده است از نوادر نيست؟ و واقعاً يك چنين جرياني اتفاِ ميافتد و علاوه بر اين اگر اين باشد احتمال نميدهيد كه يك موقع از اين موضوع سوء استفاده كنند و ايجاد فوت كنند و بالاخره تقاضا ميكنم كه اين اصل حذف شود.
نايب رئيس (بهشتي) - يعني ميفرمائيد كه اين اصل يكي از ابزارهاي عزرائيل است؟ آقاي مكارم نظري داريد بفرمائيد.
مكارم شيرازي ـ اينجا بايد يك چيزي اضافه شود چون ممكن است فوت نكند اما قادر بر شركت در رياست جمهوري نباشد، مثلا مجروحش كنند و اينكه چنان مصدوم شود كه قادر بكار نباشد، و فقط فوت كافي نيست نايب رئيس (بهشتي) - آن ديگر خيلي مشكل ميشود.
آقاي بني صدر بفرمائيد.
بني صدر ـ اينجا نوشتهايد اگر در فاصله دور نخست و دور دوم نيز يكي از حائزين اكثريت دور نخست فوت كند مهلت انتخابات تجديد ميشود يعني چه؟ يعني انتخابات بكلي تجديد ميشود؟ نايب رئيس (بهشتي) - ما نوشتهايم مهلت انتخابات براي دو هفته تمديد ميشود اصلاح شده است يعني نفر سوم فرصت داشته باشد كه بيايد و براي خودش تبليغ كند.
آقاي رباني شيرازي بفرمائيد.
رباني شيرازي ـ ما، ده نفر داوطلب داريم يك نفر از آنها ميميرند نه نفر ديگر باقي هستند چه احتياجي به اين موضوع هست؟ نايب رئيس (بهشتي) - ببينيد آقا معمولا افراد بايد يك مدتي مهلت داشته باشند تا اين مطلب را براي مردم روشن كنند.
بنابراين يك نفر از آنها فوت ميكند مردم فكر ميكنند كه الان انتخابات مربوط به آن دو نفر اول است.
طبق قانون اساسي تا وقتي مردم توجيه شوند كه مربوط به نفر دوم و سوم خواهد بود در اين حالت اين يك مقدار زمان هميشه براي توجيه مردم لازم است و ما يك فاصله داريم براي آن دو حالت كه آن دو نفر بتوانند روي خودشان تبليغ كنند تا آراء مردم را جلب كنند، حالا نفر سوم هم براي اينكار اين فرصت را ميخواهد.
رئيس منتظري ـ چه اشكالي دارد بعد از فوت بنويسيم «يا فاقد صلاحيت شود».
آقا اين خطرناك و خيلي مشكل است.
آقاي شيباني بفرمائيد.
دكتر شيباني ـ اينجا كه نوشته شده مهلت انتخابات تجديد ميشود يك منظوري بوده است و آن اين بوده است كه فرض كنيم يك كانديدائي كه مورد نظر مردم است فوت ميكند.
چون ليست بسته شده ديگر مردم نفر مورد اطمينان خودشان را نميتوانند انتخاب كنند به اين جهت گفتهاند تجديد بشود يعني دوباره فرد معرفي بشود.
نايب رئيس (بهشتي) - آقاي دكتر شيباني ببينيد نفر اول كه فوت ميكند مثل اين است كه نفر اول منصرف شود در اين حالت چكار ميكرديد؟ ميگفتيد انتخابات را تجديد كنيد؟ دكتر شيباني ـ اين فرِ ميكند، به دليل اينكه ممكن است نفر سوم مورد پذيرش مردم باشد ببينيد نفر اول و سوم مورد پذيرش مردم هستند اگر نفر اول فوت كرد براي دو نفر ديگر دو هفته تمديد ميشود و آن نفر سوم ميتواند تبليغ كند ولي اگر نفر سوم هم از بين رفت كانديداي مورد پذيرش مردم ديگر نميماند به اين جهت گفتهاند تجديد بشود آنهائي كه پيشنهادشان بوده از اين جهت بوده كه مردم بتوانند كانديداي مورد نظرشان را انتخاب كنند.
نايب رئيس (بهشتي) - خوب، اصل 95 براي رأيگيري خوانده ميشود.
اصل 95 (اصل يكصد و بيستم) ـ هر گاه در فاصله ده روز پيش از رأيگيري يكي از نامزدهائي كه صلاحيت او طبق اين قانون احراز شده، فوت كند، انتخابات به مدت دو هفته به تأخير ميافتد اگر در فاصله دور نخست و دور دوم نيز يكي از دو نفر حائز اكثريت دور نخست فوت كند مهلت انتخابات تجديد ميشود.
نايب رئيس (بهشتي) - نسبت به اين اصل با ورقه رأي گيري ميشود.
(اخذ رأي بعمل آمد و نتيجه به شرح زير اعلام شد) نايب رئيس (بهشتي) - نتيجه رأيگيري را اعلام ميكنم، عدة حاضر در جلسه هنگام اخذ رأي شصت و سه نفر، تعداد كل آراء شصت و چهار رأي كه يك رأي اضافي به قيد قرعه خارج شده است، آراء موافق پنجاه و چهار رأي، آراء مخالف دو رأي، آراء ممتنع هفت رأي، بنابراين اصل 95 با پنجاه و چهار رأي موافق به تصويب رسيد، تكبير (نمايندگان سه مرتبه تكبير گفتند).

9ـ طرح اصل 97 نايب رئيس (بهشتي) - اصل 96 مربوط است به سوگند كه چون متن سوگندنامه را آقايان تهيه نكردهاند به فردا موكول ميشود بنابراين اصل 97 مطرح است كه قرائت ميشود.
اصل 97 ـ امضاي قوانين با رئيس جمهور است ولي خودداري او از امضاي قانون در مهلت مقرر جز موارد مصرح در قانون اساسي نميتواند اجراي قوانين را پس از انقضاي مهلت امضاء متوقف سازد يا به تأخير اندازد.
مهلت امضاي قانون ده روز از تاريخ ابلاغ قانون به رياست جمهور است.
رحماني ـ اين اصل در جلسه مشترك مطرح نشده است بنابراين قابل طرح در جلسه نيست.

10ـ پايان جلسه نايب رئيس (بهشتي) - بسيار خوب، اگر آقايان نظر ميدهيد كه بهتر است اين اصول بعدي فردا مطرح بشود جلسه مان را پايان ميدهيم جلسه آينده ساعت 3 بعدازظهر فردا ميباشد.
البته آقايان فراموش نفرمايند كه فردا ساعت 8 صبح جلسه مشترك گروهها تشكيل خواهد شد.
(جلسه ساعت هفده و چهل و پنج دقيقه پايان يافت) نايب رئيس مجلس بررسي نهائي قانون اساسي ـ دكتر سيد محمد حسيني بهشتي