در ابتداي جنگ كه شهرهاي مرزي ايران، از جمله خرمشهر، زير توپ و خمپاره عراقيها بود، امام(ره) با توجه به شرايطي كه در آن روز احساس ميكردند، از مردم خرمشهر خواستند شهر را در برابر هجوم عراقيها ترك نكرده و از آن پاسداري كنند. به اين ترتيب، بنا بر فرمايشات امام، عدهاي در شهر ماندند و در كنار بسيجيها و سپاهيها از خرمشهر دفاع كردند، اما بر اثر شدت آتش عراقيها و جوابگو نبودن امكانات دفاعي رزمندگان اسلام، عراقيها خرمشهر را زير آتش گسترده خود قرار داده و سرانجام آن را اشغال كردند.
يكي از اهالي خرمشهر كه به فرمان امام در شهر مانده و بر اثر آتش دشمن اموال و دارايي خود را از دست داده بود، در اقدامي استثنايي، طي نامهاي به دادگستري تهران، از امام با نام «روحالله مصطفوي» شكايت كرده و در دادخواست خود نوشته بود: ما اثاثيهمان را جمع كرده بوديم كه از شهر خارج شويم، ولي تا شما گفتيد، ترك خرمشهر، خلاف شرع است، در شهر مانديم و عراقيها آمدند و شهر را كوبيدند و اسباب و اثاثيه و دارايي ما از دست رفت، حالا شما بايد پول آن اثاث را به ما بدهيد؛ مبلغ مطالبه وي بابت اين خسارت، زير يك ميليون تومان بود.
آيتالله سيدعبدالكريم موسوي اردبيلي كه در آن زمان، رئيس قوه قضائيه بوده است، پس از نقل اين مقدمات ميگويد: وقتي داديار دادگستري به نام روحالله مصطفوي احضاريه زده، آن را به دست مأموري داده و به جماران فرستاده بود، از دفتر امام با من تماس گرفتند و پرسيدند: اين قضيه احضار امام چيست؟!
من كه در جريان كار نبودم، فرصت خواستم تا مسئله را پيگيري كنم و پاسخ بدهم. قضيه را پيگيري كردم و اينگونه توضيح دادم: به لحاظ قانوني و به صرف اينكه امام به مردم گفته است، شهر را ترك نكنيد و آنان هم گوش كرده و به همين خاطر، به آنان ضرر و زيان مالي وارد شده است، امام را نميتوان طبق قوانين حقوقي مقصر دانست، چون آنان هم ميتوانستند مثل ديگراني كه به اين توصيه امام گوش نكردند، توجه نكنند و اموال و اثاثيه خود را از خرمشهر خارج كنند و در اين صورت، كسي مانع اقدام آنان نميشد.
پس از گذشت مدتي، يك روز كه خدمت امام رسيدم، ايشان از من پرسيدند: ماجراي شكايت آن خرمشهري از من چي شد و به كجا رسيد؟ وقتي قضيه را به لحاظ حقوقي خدمتشان توضيح دادم، فرمودند: اقلا يك چيزي تعيين ميكرديد و به ايشان ميداديد. عرض كردم: اگر اينطور كنيم و ديگران هم متوجه شوند شما به اين آسيبديدگان خسارت ميدهيد كه ديگر قضيه جمع نميشود (نقل به مضمون).
آيتالله موسوي اردبيلي ميافزايد: امام به جاي اينكه ناراحت بشوند و بگويند، اين كيست كه از من شكايت كرده يا اين داديار به چه جرأتي براي من احضاريه و اخطاريه فرستاده، به نوعي دنبال اين بودند كه به مسئله شكايتي كه از وي شده بود، رسيدگي و طرف را راضي كنيم.